هنگامی که دستگاه فشار خون دیجیتالی آلمانی برای کودکان یا بزرگسالان چاق استفاده می شود یا هنگامی که از آن برای اندازه گیری روی ران استفاده می شود، مشکلات عملی ایجاد می شود.
در حالت ایدهآل، فرد میخواهد از یک کاف فشاری به اندازه کافی پهن استفاده کند تا اطمینان حاصل شود که فشار داخل کاف همان فشار در بافت اطراف شریان است.
در سال 1967، انجمن قلب آمریکا توصیه کرد که کیسه پنوماتیک داخل کاف 20 درصد پهنتر از قطر اندام باشد، حداقل تا نیمه اطراف اندام کشیده شود و در مرکز شریان قرار گیرد.
مطالعات جدیدتر نشان می دهد که دقت و قابلیت اطمینان زمانی بهبود می یابد که کیسه پنوماتیک به طور کامل اندام را احاطه کند، تا زمانی که عرض کیسه پنوماتیک حداقل قطر اندام باشد.
در اوایل دهه 1900، با ظهور روشهای استاندارد برای اندازهگیری فشار خون، آشکار شد که افزایش فشار خون یک پیشبینیکننده مهم مرگ و ناتوانی زودرس در بیمارانی است که احساس بیماری داشتند.
در سال 1904، تئودور سی. جینوی، اولین استاد تمام وقت پزشکی در هاپکینز، اولین متن بالینی را منتشر کرد.
نقطه ای که در آن نبض با تورم ناپدید شد و با کاهش تورم دوباره ظاهر شد “فشار سیستولیک لمس شده” بود.
او سپس هشت سال بعد در مورد مشاهدات خود از عوارض و مرگ و میر 7872 بیمار علامت دار که او و پدرش دنبال کرده بودند، گزارش داد.
870 بیمار مبتلا به فشار خون بالا، همگی دارای فشار خون بیش از 160 بودند و به مدت 9 سال تحت نظر قرار گرفتند.
وی خاطرنشان کرد: 53 درصد از مردان و 32 درصد از زنان مبتلا به فشار خون علامت دار در این دوره 9 ساله جان خود را از دست داده اند و 50 درصد از افرادی که فوت کرده اند در 5 سال اول پس از ویزیت این کار را انجام داده اند.
نارسایی قلبی و سکته مغزی 50 درصد و اورمی 30 درصد از مرگ و میرها را تشکیل می دهند.
بنابراین حتی یک BP سیستولیک که فقط با لمس تعیین می شود، یک راه قابل توجه برای پیش بینی مرگ قلبی عروقی بیشتر بود.
تا سال 1914، صنعت بیمه عمر دریافت که حتی در مردان بدون علامت، اندازه گیری فشار خون بهترین راه (پس از سن) برای پیش بینی مرگ و ناتوانی زودرس است.
هدف صنعت بیمه عمر بیمه کردن افرادی است که قرار است طولانیترین عمر را داشته باشند و بیمه نکردن کسانی که در معرض خطر مرگ زودرس هستند. BP به سرعت به عنوان بهترین راه برای انجام این کار ظاهر شد.